عاشق شده ایم…. عشق….
چیز عجیبی ست وقتی از
من دیکتاتوری می سازد ،
زود رنج که تنها تو را انحصاری
می خواهد.. از تو نازک دلی که
اشک مرا تاب نمی آورد … عشق…
از دل افروزترین روز جهان خاطرهای
با من هست به شما ارزانی ؛
سحری بود و هنوز گوهر ماه به گیسوی
شب آویخته بود گل یاس، عشق
در جان هوا ریخته بود من به دیدار…
شاید آرام تر میشدم فقط و فقط ……..
اگر میفهمیدی….. حرفهایم به همین
راحتی که می خوانی نــــوشته نشده اند!!
تعداد صفحات : 3